إیاک نعبد
«إیاک نعبد» را جزء حرفهای خوبش بنویسند یا جزء دروغهایش...
برگرفته شده از:وبلاگ تنها نیستم ...خدایی دارم
«إیاک نعبد» را جزء حرفهای خوبش بنویسند یا جزء دروغهایش...
برگرفته شده از:وبلاگ تنها نیستم ...خدایی دارم

درین شروع فاجعه ،
درین زمانه غریب ؛
عجب نمایشی شده
نمایش گل و فریب .
یکی به ساز روزگار ،
یکی به ضرب زندگی .
یکی سکون گزیده و
یکی دگر دوندگی .
یکی بزرگ همچو شاه
یکی به عشق بندگی ؛
یکی همیشه مهربان
یکی پی برندگی .
یکی به سیم آخر و یکی به سیم سُل زده .
به خط حامل زمین
نُتی به مرگ زل زده .
تو مهر و مه، تو ابر و باد
نُت و طنین و امتداد ؛
خدا به صورتت ببین، چه روحی از ترانه داد .
به پای خود مرا ببین ،
نُتم، ولی نُت سکوت ؛
شبم، شبی پر امتداد ؛
رخم چو طرحی از مداد .
زمین، زمان، شعور و شعر ،
همیشه در نگاه توست ؛
به خط حامل زمین، به سان تو نُتی نرست .
بیا بشین کنار من ؛
ز ما، جهان جوان شود
کنار تو نُت سکوت ،
درد من ، تنهایی نیست
بلکه درد ملتی است
که گدایی را قناعت
بی عرضگی را صبر
و با تبسمی بر لب
این حماقت را حکمت خداوند می دانند.
در سال 1264 قمری، نخستین برنامهی دولت ایران برای واکسن زدن به فرمان امیرکبیر آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانی ایرانی را آبلهکوبی میکردند. |
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاك
اندامم چه خواهد ساخت ،
ولی بسیار مشتاقم ،